سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سر مشق باد

اگر هنوز با تلویزیون قهر نکرده اید ، اگر شبکه ی 2 را نگاه می کنید و اگر برنامه ی روز از نو و به خصوص بخش های آقای اینانلو را تماشا می کنید حتما دیروز این بخش را دیده اید.

دیروز آقای اینانلو در باره ی پارک ملی ای که در آفریقای جنوبی وجود دارد و او مدتی قبل به آنجا سفر کرده بود صحبت می کرد و طبق معمول گله و شکایت که ای وای ما ایرانیها اینچنان و آنچنانیم و ...

همه ی اینچنین و آنچنان بودنها قبول...اما ای کاش از خودمان آغاز کنیم.

آقای اینانلو می گفتند:" که یکی از همراهانشان می خواستند آفتاب پرست کوچکی را از جای خود برداشته و تا 500 متر آنسوتر ببرند ولی تورگردان محلی به او این اجازه را نداده و گفته که این آفتاب پرست متعلق به همین جاست و حتی 500 متر هم نباید جابجا شود و..." اینانلوی عزیز  این را گفت و همچنان نصیحت مندانه ادامه داد و گفت که حالا در ایران ....


اما من برنامه ای را از اقای اینانلو به یاد دارم که او با افتخار از این که عنکبوتی را از جایی(احتمالا کرمان) با خود به تهران آورده بودند تا در تهران و منزل شخصی اشان از آن فیلم بگیرند و دلیل ْن را هم این اعلام کردند که در محل وقت مناسبی برای فیلم برداری نبوده...

گفت:عالم بی عمل به چه ماند؟گفتم:به زنبور بی عسل


گل کو

شب ندارد سر خواب .


می دود در رگ باغ
باد ، با آتش تیزابش ، فریاد کشان.


پنجه می ساید بر شیشه ی در
شاخ یک پیچک خشک
از هراسی که ز جایش نرباید توفان .
من ندارم سر یاس
با امیدی که مرا حوصله داد .


باد بگذار بپیچد تا شب
بید بگذار بر قصد با باد .
گل کو می آید
گل کو می آید خنده به لب.

 

 


گل کو می آید ، می دانم،
با همه خیرگی باد
                         که می اندازد
پنجه در دامانش
روی باریکه راه ویران،
گل کومی آید
با همه دشمنی این شب سرد
که خط بیخود این جاده را
می کند زیر عبایش پنهان

سریال های ایرانی سینما دوربین رپ عکس های هیچکس  امیدیه بچهای امیدیه روزبه رستمی از امیدیه


_____________________________

§یه 5 ریالی میده به نانوا ،نانوا میگه : 5 ریالی که نون نمیشه ! طرف میگه   :

صداشو در نیار من ماکسی میلیانوس هستم !

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

میخه میفته تو آب زنگ می زنه در میره!

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

§دکتر از غضنفر میپرسه: این همه قاشق تو شکم تو چیکار میکنه؟!! میگه: خودتون گفتین روزی یه قاشق بخور

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

§از غضنفر می پرسن نخست وزیر به انگلیسی چی می شه؟
می گه :First And Under !!!

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

به غضنفر میگن تو چرا ریش نداری؟ میگه من به مامانم رفتم!

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

مبانی کامپیوتر: آن بخش از یک سیستم را که می‌توان با چکش خرد کرد، سخت‌افزار و آن قسمت را که فقط می‌توان به آن فحش داد، نرم‌افزار می‌گویند!

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

چشم ها رو شستم… جور دیگر دیدم… باز هم سود نداشت
تو همان کره الاغی بودی، که هنوزم هستی!

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

گوشه ای از نامه عاشقانه غضنفر به زنش : بدون که توی دنیا یه قلب هست که فقط برای تو میتپه اونم قلب خودت .

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

به غضنفر میگن: در رو ببند هوای بیرون سرده. میگه: مثلا اگر من در رو ببندم هوای بیرون گرم میشه؟

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من از شیشه پاک کن استفاده می کنم

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

اس ام اس عاشقانه یه غضنفر: اگه گنجیشک پریدن یادش برد . اگه شیرین فرهاد یادش برد . اگه ماهی دریا یادش برد . من پولی این یه اس ام اسی که به شما دادما یادم نیمیرد !!!!

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

غضنفر تو سینما دست میکنه تو دماغش

میده به بغل دستیش میگه دست به دست کن بمالن به دیوار !

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

غضنفر تو جاده داشته رانندگی می کرده ، یهو میبینه یه کامیون داره از روبروش میاد،
میزنه رو ترمز میبینه ترمزش نمی گیره .

رفیقشو صدا می کنه می گه : اصغر اصغر پاشو تصادفو ببین .

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

یک مورچه و یک زرافه باهم ازدواج می کنند
شب عروسی مورچه گم می شه بعد از یک هفته پیداش می شه
بعد زرافه بهش می گه : این همه مدت کجا بودی ؟
مورچه می گه : تو راه بودم که بیام بوست کنم

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

مگسه نامزدش رو می گیره تو بغلش، میگه: عزیزم! من تو را با هیچ گهى عوض نمی کنم!

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

یه مرده میره ساندویچی . به مغازه دار که غضنفر بود میگه : آقا لطفا برام خیارشور نزار. غضنفر میگه خیارشور تموم کردیم میخوای گوجه نذارم .

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

§غضنفر میره اون دنیا میگن چی شد مردی؟ میگه : شیر خوردم میگن: شیرش فاسد بود؟ میگه نه گاو یهو نشست.

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

غضنفر ازطبقه بیستم میافته پایین.مردم دورش جمع میشن. میگن چی شده؟میگه:والا نمیدونم منم الان رسیدم.

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

§غضنفر به سن بلوغ میرسه …. دم درمیاره !

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

مادر: پسر گلم بیا اسفناج بخور آهن داره!
پسر: آخه الان اب خوردم می ترسم زنگ بزنه!؟!

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

غضنفر یه اسکناس 500 تومنی پیدا می کنه که وسطش پاره بود : میگه ای باب اینم از شانس ما وسطش گوشه نداره!

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

غضنفر عابر باکشو میندازه تو ضریح، میگه حاجتم را بده تا رمزشو بگم

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

تلویزیون غضنفر برفک میگیره می ذارتش زیر نور آفتاب آب شه!

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

یه بچه گم میشه میره پیش پلیس میگه ببخشید شما خانومی ندیدید که من پیشش نباشم

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

به غضنفر میگن به زنبورهایی که از کندو محافظت میکنند چی میگن : میگه: میگن خسته نباشید

 


 

کعبه دل

آمده از عرش باز ندای لبیک یار
که بشنو از هر کران خلوص قلبی بیار
خدای عشق و صفا داده به دلها امید
زکوی مروه بیا صفا به قلبت سپار
ندای رحمت خدا ز روز پاک الست
به جان ما داده است پس ابر بخشش ببار
ز کنج بیت الحرام ز گوشه های منی
رسیده پیغام یار که دل ز بت پاک دار
آمده فصل وفا به گوش خلق خدای
ز هر طرف هر کسی به سوی حق رهسپار
ندای لبیک را ز مردمان در طواف
چنان که از هیبشت شیر فلک در فرار

 


 

 ذکر چند ضرب المثل:

1-آدم گرسنه سنگ را هم میخورد

-من گرسنه در برابر سفره نان

همچون عزبم بر در حمام زنان

(سعدی،گلستان،ص 103)

عربی:بطنی عطری و سائری ذری(فرائد الادب،ص 807)

شکمم را عطر بزن و سایر اندامم را رها کن

Hunger is the best sauceانگلیسی:

 

 2-آزموده را آزمودن خطاست

-روان را رنج بیهوده نمایی

که چندین آزموده آزمایی(ویس و رامین)

عربی:من جرب المجرب حلت به الندامه(مجمع الامثال)

The beaten road is the safest.انگلیسی:


 

 

 

تو را که دارم 

زشور عشق ندانم کجا فرار کنم!

چگونه چاره این جان بی قرار کنم

بسان بوته آتش گرفته ام در باد

کجا توانم این شعله را مهار کنم؟

رسیده کار به آنجا که اشتیاقم را

برای مردم کوی و گذر هوار کنم

چنین که عشق توام می کشد به شیدایی

شگفت نیست که فریاد یار یار کنم!

گرانبها تر از لحظه های هستی خویش

بگو چه دارم تا در رهت نثار کنم؟

هزار کار در اندیشه پیش رو دارم

تو می ربایم از خود بگو چکار کنم؟

شبانگهان که در افتم میان بستر خویش

که خواب را مگر از مهر غم گسار کنم

تو باز بر سر بالین من گشایی بال

که با تو باشم و با خواب کارزار کنم!

خیال پشت خیال آید از کرانه دور

از این تلاطم رنگین چرا کنار کنم؟

تو را ربایم از آن غرقه با کمند بلند

به پشت اسب پریزاد خود سوار کنم!

چه تیغ ها که فروبارد از هوا به سرم

ز خون خویشتن همه راه را نگار کنم!

تو را که دارم از دشمنان نیندیشم

تو را که دارم یک دست را هزار کنم!

تو را که دارم نیروی صد جوان یابم

تو را که دارم پاییز را بهار کنم !

به هر طرف گذرم  از نسیم چهره تو

همه زمین و رمان را شکوفه زار کنم !

تو را به سینه فشارم که اوج پیروزی است

چه نازها که به گردون،به کردگار کنم!...

سحر دوباره در افتم به چاه حسرت خویش

نظر به بام تو از ژرف این حصار کنم

من آفتاب پرستم ولی نمی دانم

چگونه باید خورشید را شکار کنم؟

به صبح خنده ات آویزم ای امید محال

مگر تلافی شب های انتظار کنم!

نویسنده:فریدون مشیری

منبع:کتاب از دیار آشتی

نشر: چشمه


بنام هو                                                     

با صلوات بر محمد و آل محمد(ص) شعری عرفانی را که درمورخه 30/02/1390 در قالب شعری غزل جوشیده و جاری شده را می نگارم تا همگان بتوانند از نفحات آن استفاده کنند:

                                                     

                                                   زمزمه جان

دیشب از زمزمه ی عشق و نواهای درون                                                   جان خود را پخته کردم با صداهای درون

جام ها پر کردم از می لعبتان چشم را                                                        سینه را صیقل بدادم از صفاهای درون

گوییا بر جان من هردم کسی اشراف داشت                                                   دم به دم میسوختم از این نداهای درون

جسم من درخواهش و من در نیاز                                                            روح من در سوزش است از این هواهای درون

عارفان و عاشقان و زاهدان را بر درش                                                      جز ره توبه ندیدم کارسازی از خداهای درون

حامیا از غرور و از منیت جان خود را دور ساز                           ورنه مغروقی در یکی از این بلاهای درون